نگاهت را خواستم، چشمانت را بستی...
صدایت را خواستم، سکوت کردی...
عشقت را نخواستم...
چرا...
میدانم که قلبت...
مجسمه ایست از سنگ...
و به امید...
دیداری دور از نگاهت ...
از پشت بهار...