روشن ِ سیاه

نگاهی تیره به جامعه و اتفاقات روزمره

روشن ِ سیاه

نگاهی تیره به جامعه و اتفاقات روزمره

اشک میبارد
از لابلای ترک های دل
به جنس عشق
پنداری تمامی ندارد
رگبار کوبش بیرحم آسیب یار
به نیت شوم شکاندن دل
میسازمش به یکباره دل را
و
بازهم هدیه اش خواهم داد به او
مثل کودکی به بازی خواهد گرفت
و من سرخوش از آلایش دوباره دل
ترک ها را خواهم شمرد
و
غسل میدهم دل را در زیر
بارش غم از لابلای ترک ها
نمیشکنم
من از جنس عشقم

 

پایدار باشید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد